چرا با وجود احساسات عمیق، از عشق فرار میکنیم؟ (19 دلیل)
عشق، نیرویی قدرتمند و جذاب است که بسیاری از ما آرزوی تجربهاش را داریم. اما گاهی اوقات، با وجود داشتن احساسات عمیق و تمایل به صمیمیت، به طور ناخودآگاه از برقراری روابط عاشقانه اجتناب میکنیم. این پدیده، که میتواند ریشه در عوامل مختلفی داشته باشد، موضوعی پیچیده و قابل بررسی است. در این مقاله، به بررسی 19 دلیل احتمالی میپردازیم که چرا برخی افراد، با وجود احساسات عمیق، از ورود به روابط عاشقانه خودداری میکنند:
- ✅
ترس از آسیبپذیری:
قرار گرفتن در یک رابطه عاشقانه، مستلزم آسیبپذیری و نشان دادن جنبههای پنهان شخصیت به طرف مقابل است. این ترس میتواند مانع از ایجاد صمیمیت شود. - ✅
تجربههای تلخ گذشته:
تجربههای شکست خورده در روابط قبلی، میتوانند ترس از تکرار الگوهای مخرب و احساسات منفی را به وجود آورند. - ✅
اعتماد به نفس پایین:
عدم اعتماد به نفس کافی، باعث میشود فرد احساس کند شایسته عشق نیست و یا توانایی حفظ یک رابطه را ندارد. - ✅
ترس از طرد شدن:
این ترس ریشه در دوران کودکی دارد و باعث میشود فرد از ابراز احساسات خود به دلیل ترس از رد شدن توسط طرف مقابل خودداری کند. - ✅
کمالگرایی:
داشتن انتظارات غیرواقعی از خود و شریک عاطفی، باعث میشود فرد به طور مداوم در حال ارزیابی و مقایسه باشد و هرگز احساس رضایت نکند. - ✅
مشکلات حل نشدهی کودکی:
مسائل حل نشدهی دوران کودکی، مانند تجربهی بیمهری یا بدرفتاری، میتوانند در بزرگسالی به شکل ترس از صمیمیت و وابستگی ظاهر شوند. - ✅
ترس از دست دادن آزادی:
برخی افراد تصور میکنند که ورود به یک رابطه عاشقانه، به معنای از دست دادن استقلال و آزادی فردی است. - ✅
عدم آمادگی عاطفی:
گاهی اوقات، فرد به دلیل شرایط زندگی یا مشکلات شخصی، از نظر عاطفی آمادگی پذیرش یک رابطه جدی را ندارد. - ✅
ترس از تعهد:
تعهد، به معنای پذیرفتن مسئولیتها و محدودیتهای یک رابطه است. این ترس میتواند ناشی از تجربیات منفی در مورد تعهد یا الگوبرداری از روابط ناسالم باشد. - ✅
عدم شناخت کافی از خود:
عدم آگاهی از نیازها، ارزشها و خواستههای خود در یک رابطه، باعث میشود فرد نتواند شریک مناسبی را انتخاب کند و یا یک رابطهی سالم را حفظ کند. - ✅
نیاز به کنترل:
برخی افراد تمایل دارند در تمام جنبههای زندگی خود، از جمله روابط عاطفی، کنترل کامل داشته باشند. این نیاز به کنترل میتواند مانع از ایجاد صمیمیت و اعتماد شود. - ✅
سبک دلبستگی اجتنابی:
این سبک دلبستگی، که در دوران کودکی شکل میگیرد، باعث میشود فرد از صمیمیت و وابستگی عاطفی دوری کند. - ✅
تمرکز بیش از حد بر کار و اهداف شخصی:
گاهی اوقات، فرد تمام انرژی و زمان خود را صرف کار و اهداف شخصی میکند و فضایی برای روابط عاطفی باقی نمیگذارد.
- ✅
وجود مشکلات روانی:
برخی مشکلات روانی، مانند اضطراب اجتماعی یا افسردگی، میتوانند بر توانایی فرد در برقراری روابط عاشقانه تاثیر منفی بگذارند. - ✅
تصورات نادرست در مورد عشق:
داشتن تصورات غیرواقعی و رمانتیک از عشق، باعث میشود فرد در دنیای واقعی با ناامیدی مواجه شود و از ورود به روابط عاطفی خودداری کند. - ✅
تاثیرات فرهنگی و اجتماعی:
گاهی اوقات، فشارها و انتظارات فرهنگی و اجتماعی، میتوانند بر تصمیم فرد در مورد برقراری روابط عاشقانه تاثیر بگذارند. - ✅
ترس از قضاوت شدن:
ترس از اینکه دیگران، خانواده یا دوستان، رابطه او را تایید نکنند. - ✅
عدم توانایی در برقراری ارتباط موثر:
مشکل در بیان احساسات و نیازها، و همچنین گوش ندادن فعال به طرف مقابل. - ✅
سرکوب احساسات:
عدم توانایی در پردازش و ابراز احساسات به صورت سالم.
شناخت این دلایل، اولین قدم در مسیر غلبه بر این موانع و ایجاد روابط سالم و رضایتبخش است. در صورت نیاز، کمک گرفتن از یک متخصص روانشناس میتواند در این مسیر بسیار موثر باشد.
چرا بعضی از افراد با وجود احساسات عمیق از روابط عاشقانه فرار میکنند؟
ترس از آسیبپذیری
یکی از اصلیترین دلایل فرار از روابط عاشقانه، ترس از آسیبپذیری است.وقتی عاشق میشویم، قلب و روحمان را در معرض دید قرار میدهیم و این میتواند بسیار ترسناک باشد.افرادی که در گذشته تجربههای دردناکی داشتهاند، مخصوصا در روابط قبلی، بیشتر مستعد این ترس هستند.آنها نمیخواهند دوباره همان درد را تجربه کنند.این ترس میتواند به صورت ناخودآگاه عمل کند و فرد بدون اینکه متوجه باشد، رفتارهایی از خود نشان دهد که رابطه را تخریب کند یا از شکلگیری آن جلوگیری کند.مثلا ممکن است فرد از صمیمیت دوری کند، انتقادگر باشد یا بهانههای مختلفی برای دوری کردن از طرف مقابل پیدا کند.
در واقع، این یک مکانیسم دفاعی است که برای محافظت از خود در برابر درد طراحی شده است.
ترس از آسیب پذیری، سدی محکم در برابر تجربه عشق واقعی ایجاد میکند.برای غلبه بر این ترس، نیاز است که فرد با خود صادق باشد و به آسیب های گذشته خود رسیدگی کند.
تجربههای دردناک گذشته
تجربه یک جدایی تلخ، خیانت یا سوء استفاده عاطفی در گذشته میتواند زخمهای عمیقی بر جای بگذارد. این تجربیات باعث میشوند که فرد نسبت به روابط جدید بدبین شود و باور داشته باشد که دوباره آسیب خواهد دید. حتی ممکن است فرد به طور ناخودآگاه شریکهای عاطفیای را انتخاب کند که تکرار کننده الگوهای آسیبزننده گذشته باشند. این افراد اغلب در تشخیص نشانههای هشدار دهنده در روابط مشکل دارند و به جای دوری کردن از افراد نامناسب، به سمت آنها جذب میشوند. برای التیام این زخمها، ممکن است به کمک یک متخصص نیاز باشد. پردازش درست تجربیات گذشته، کلید باز کردن درهای قلب به روی عشق است. بهبودی از گذشته، امکان ساختن آیندهای سالمتر را فراهم میکند.
عدم اعتماد به نفس
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است باور نداشته باشند که شایسته عشق و محبت هستند. آنها ممکن است فکر کنند که به اندازه کافی خوب نیستند و نگران باشند که طرف مقابل بالاخره متوجه این “نقص” شود و آنها را ترک کند. این عدم اعتماد به نفس میتواند منجر به حسادت، وابستگی و رفتارهای کنترلگرانه شود که رابطه را مسموم میکند. در ضمن، ممکن است فرد از ترس طرد شدن، از بیان نیازها و خواستههای خود خودداری کند و در نتیجه احساس نارضایتی کند. تقویت اعتماد به نفس، به فرد کمک میکند تا خود را دوست داشته باشد و باور کند که شایسته یک رابطه سالم و رضایتبخش است. پذیرش خود و دوست داشتن خود، اولین قدم برای جذب عشق واقعی است. وقتی خود را دوست داشته باشید، دیگر نیازی به اثبات خود به دیگران نخواهید داشت.
ترس از تعهد
تعهد برای برخی افراد به معنای از دست دادن آزادی و استقلال است.آنها ممکن است از این بترسند که وارد یک رابطه جدی شوند و نتوانند دیگر به راحتی تصمیمگیری کنند یا اهداف خود را دنبال کنند.این ترس میتواند ناشی از الگوهای ارتباطی نادرست در خانواده یا جامعه باشد که تعهد را به عنوان یک قید و محدودیت نشان میدهند.افرادی که ترس از تعهد دارند، ممکن است روابط کوتاه مدت و سطحی را ترجیح دهند و از هرگونه بحث جدی در مورد آینده رابطه خودداری کنند.برای غلبه بر این ترس، نیاز است که فرد مفهوم واقعی تعهد را درک کند و بداند که تعهد میتواند به معنای حمایت، رشد و شادی بیشتر باشد.
تعهد به معنای از دست دادن نیست، بلکه به معنای به دست آوردن یک همراه و همدم است.
تعهد سالم، به معنای پذیرش مسئولیتهای یک رابطه متقابل است.درک مزایای تعهد، میتواند ترس از آن را کاهش دهد.
عدم آمادگی برای رابطه
گاهی اوقات فرد به سادگی برای یک رابطه جدی آماده نیست. ممکن است در حال حاضر تمرکز خود را بر روی اهداف شخصی، شغلی یا تحصیلی خود گذاشته باشد و نتواند انرژی و زمان لازم را به یک رابطه اختصاص دهد. در ضمن، ممکن است فرد هنوز به بلوغ عاطفی کافی نرسیده باشد و نتواند نیازهای خود و طرف مقابل را به درستی درک و مدیریت کند. در این شرایط، بهتر است فرد با صداقت با خود و دیگران رفتار کند و از ایجاد انتظارات غیرواقعی خودداری کند. آگاهی از عدم آمادگی، از آسیب رساندن به خود و دیگران جلوگیری میکند. صداقت در مورد آمادگی، کلید یک رابطه سالم و پایدار است. بهترین زمان برای ورود به یک رابطه، زمانی است که فرد از نظر عاطفی و ذهنی آماده باشد. اجبار در رابطه، نتیجه ای جز شکست و نارضایتی نخواهد داشت.






یادم میاد یه زمانی کلی از عاشق شدن میترسیدم، انگار داری خودتو تو یه اتاق شیشهای میذاری که هر لحظه ممکنه بشکنه. همون ترس از صمیمی شدن و بعدش تنها موندن. نویسنده محترم، میشه بیشتر درمورد این حس بنویسید؟ مثلا چطور میشه با وجود ترس بازم قلب رو باز گذاشت؟ دوست دارم بدونم بقیه دوستان هم این حسو تجربه کردند یا نه، چون فکر کنم خیلی از ماها توی این دام گیر کردیم.
حالا که فکر میکنم، یه دورهای بود که حتی طرفو که دوست داشتم، خودمو عقب میکشیدم. کاش اونموقع این مطالبو خونده بودم شاید فرار نمیکردم. 🫣