زناشویی

چرا گذشته در روابط عاشقانه سایه می‌اندازد؟




چرا در بعضی از روابط عاشقانه، یکی از طرفین نمی‌تواند از ترس‌های گذشته خود رها شود؟

رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران


چرا بعضی افراد در روابط عاشقانه اسیر ترس‌های گذشته خود هستند؟

چرا بعضی افراد در روابط عاشقانه اسیر ترس‌های گذشته خود هستند؟

ترس از صمیمیت: سدی در برابر عشق

یکی از دلایل اصلی این مشکل، ترس از صمیمیت است.فردی که در گذشته تجربه‌های دردناکی داشته، ممکن است از نزدیک شدن به دیگری و آسیب‌پذیر شدن بترسد.این ترس می‌تواند باعث ایجاد فاصله عاطفی و عدم تعهد در رابطه شود.ترس از صمیمیت می‌تواند ریشه در دوران کودکی و روابط اولیه با والدین یا مراقبان داشته باشد.اگر فرد در کودکی احساس ناامنی، رهاشدگی یا مورد سوء استفاده قرار گرفتن کرده باشد، ممکن است در بزرگسالی نیز این ترس را تجربه کند.این افراد اغلب ناخودآگاه رفتارهایی از خود نشان می‌دهند که باعث دوری طرف مقابل می‌شود، مانند انتقاد بیش از حد، ایجاد بحث‌های بیهوده، یا سرد بودن در ابراز احساسات.

شناخت این ترس و تلاش برای غلبه بر آن، اولین قدم برای داشتن یک رابطه سالم و پایدار است.به دنبال کمک حرفه ای بودن، به ویژه روان درمانی، می‌تواند به فرد کمک کند تا ریشه های این ترس را شناسایی و راهکارهای مقابله با آن را بیاموزد.در ضمن، تمرین خودآگاهی و شناخت الگوهای رفتاری خود، به فرد کمک می کند تا از تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری کند.یادآوری این نکته ضروری است که صمیمیت نیازمند آسیب پذیری است و آسیب پذیری نیازمند اعتماد.ایجاد اعتماد زمان می برد و نیازمند صبر و حوصله است.

تجربه خیانت: زخمی که التیام نمی‌یابد

خیانت، چه عاطفی و چه فیزیکی، یکی از دردناک‌ترین تجربیات در یک رابطه است.فردی که خیانت دیده، ممکن است هرگز نتواند به طور کامل به کسی اعتماد کند و همواره با ترس از تکرار آن زندگی کند.این ترس می‌تواند باعث ایجاد حسادت، شک و تردید مداوم، و کنترل بیش از حد در رابطه شود.فردی که خیانت دیده ممکن است دائماً در حال بررسی تلفن همراه، ایمیل‌ها و شبکه‌های اجتماعی شریک زندگی خود باشد.حتی اگر شریک زندگی فعلی فرد هیچ نشانه ای از خیانت نداشته باشد، ترس از تکرار تجربه گذشته می‌تواند رابطه را مسموم کند.

درمان خیانت نیازمند زمان، صبر، و تعهد هر دو طرف است.فرد خیانت دیده باید فرصتی برای ابراز احساسات خود داشته باشد و فرد خیانت کار باید مسئولیت اعمال خود را بپذیرد و تلاش کند تا اعتماد از دست رفته را دوباره به دست آورد.مشاوره زوجی می‌تواند به هر دو طرف کمک کند تا با این تجربه دردناک کنار بیایند و رابطه خود را ترمیم کنند.بخشش، هرچند دشوار، می‌تواند کلید رهایی از این ترس باشد.با این حال، بخشش نباید به معنای فراموش کردن یا نادیده گرفتن خیانت باشد، بلکه به معنای رها کردن خشم و کینه و تلاش برای حرکت رو به جلو است.

اگر ترمیم رابطه پس از خیانت امکان پذیر نباشد، جدایی ممکن است بهترین گزینه باشد تا فرد بتواند از این ترس رها شود و زندگی خود را دوباره بسازد.

الگوهای ارتباطی مخرب: تکرار اشتباهات گذشته

اگر فرد در روابط گذشته خود الگوهای ارتباطی مخربی را تجربه کرده باشد، ممکن است ناخودآگاه این الگوها را در روابط جدید خود نیز تکرار کند.این الگوها می‌توانند شامل پرخاشگری، منفعل بودن، اجتناب از گفتگو، یا بازی‌های روانی باشند.مثلا فردی که در گذشته در یک رابطه توهین آمیز بوده، ممکن است ناخودآگاه جذب افرادی شود که رفتارهای مشابهی دارند.شناخت این الگوهای مخرب و تلاش برای تغییر آنها، نیازمند خودآگاهی و تمرین است.فرد باید بتواند رفتارهای خود را زیر نظر بگیرد و در صورت مشاهده الگوهای منفی، آنها را اصلاح کند.مشاوره فردی می‌تواند به فرد کمک کند تا الگوهای ارتباطی مخرب خود را شناسایی و راهکارهای جایگزین را بیاموزد.

در ضمن، مطالعه کتاب ها و مقالات مرتبط با مهارت های ارتباطی، می‌تواند به فرد کمک کند تا روابط سالم تری داشته باشد.

تمرین همدلی و گوش دادن فعال به طرف مقابل، می‌تواند به بهبود ارتباط در رابطه کمک کند.مهارت‌های رابطه زناشویی

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. خیلی جالب بود. بعضی چیزها رو فقط وقتی با چشمان خودت میبینی باورت میشه. چند وقته دارم روی همین موضوعات کار میکنم و هر بار یه لایه تازه از این ماجرا برام روشن میشه. قسمت ترس از صمیمیت واقعا درد آشناست. من خودم سالها فکر میکردم آدم بیاحساسی هستم تا اینکه فهمیدم ترس از آسیب دوباره باعث میشد یخ بزنم توی روابط. چقدر خوبه که اینجا از این حرفها زده شده.

    راستی شما هم وقتی یه رابطه خراب پشت سر میذارین، ذهنتون مدام داره خطاهای گذشته رو توی رابطه جدید تکرار میکنه؟ یا فقط من اینجوریام؟ مثلا آخرین باری که با کسی آشنا شدم، تا چند ماه حس میکردم دارم اشتباهات قبلیمو با دقت تدارک میبینم! بعد که باخبر شدم این یه مکانیسم دفاعیه، یه جورایی امنتر شدم.

    دوست دارم بدونم بقیه چطور با این حسها کنار میان. شاید کسی راهی پیدا کرده باشه که براش جواب داده.

    مطلب رو که خوندم حس کردم یه بار دیگه باید تک تک نوشتههای این وبسایت رو مرور کنم. موضوعات رو طوری مطرح میکنه که انگار دقیقا از ذهن آدم داره میگه. اون قسمتش هم که درباره اعتماد ساختن بعد از خیانت بود، آه از نهاد آدم بلند میشه…

پاسخ دادن به کتایون لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا